ZOHRE-AZ WEBLOGINA XOS GELIBSINIZ !

Sunday, February 05, 2006

صنايع دستي تالش در بوته فراموشي....

تاريخ هر ملت به مثابه شناسنامه اوست و اين شناسنامه نوشته نميشود مگر با استناد به تاريخ سياسي – تاريخ اجتماعي – تاريخ مردمي – معيشتي – جغرافيايي – فرهنگي .... و ساير مباني تاريخ ساز هر ملتي . تاريخ فرهنگي يك ملت نيز با استناد به مباني هاي فرهنگ ساز آن ملت به رشته تحرير در مي آيد . مباني فرهنگ ساز كه در واقع زير بناي هر جامعه اي است ، در ميان ملل و طوايفي كه كهن ترين تاريخ بشر را ساخته و پرداخته اند ، طبعا از وسعت جغرافيايي و عمق تاريخي و عظمت هنري بسياري بر خوردار است .
با اين اوصاف هر كس كه به هر علتي پاي در سرزمين تالش ميگذارد در جستجوي همان مباني فرهنگي است كه تالش و مردمان آن را بعنوان مالكان كهن ترين دژ مدنيت و تاريخ در آورده و معرفي نموده است . متاسفانه اين مباني غرور آفرين و گرانقدر روز به روز و بسيار با سرعت البته ، جاي خود را به نماد هاي القايي و تزريقي و بسيار نا مانوس البته ، مي دهد و سنگر به سنگر در مقابل دشمني كه به چشم ديده نميشود اما موذيانه شديرترين ضربه ها را به فرهنگ و مدنيت تالش وارد مي آورد ، عقب نشيني ميكند .
امروز لباسهاي رنگارنگ و زيباي زنان و دختران تالش در قالب تحقير و تمسخر چنان مورد هجمه قرار مي گيرد كه جوانان اين ديار ديدن آن را بر تن مادران و مادر بزرگان خود نيز به مثابه يك ننگ و عار تلقي مي كنند ! ظروف پلاستيكي مواد دست دوم و سوم حتي ، جاي سفالهاي رنگين و زنگين تالشي را چنان گرفته است كه انگار اين سرزمين اصلا چيزي به نام ظروف سفالي نداشته است . درب ها و پنجره هاي فلزي و آلومينيومي جذابيت خانه هاي تالشي را با حذف چوبين هاي زيباي آن به صفر رسانده است و انگار همين صنعت كاران تالشي نبودند كه زيباترين درب ها و مشبك نماهاي صدها پير و اوجاق و امامزاده خطه آذربايجان و طبرستان را مي آفريدند و مي ساختند . حصير بافي تنها به يد قدرت چند پيرزن و پيرمرد نفس هاي آخر خود را مي كشد و نمد هاي نقش دار جاي خود را به موكت هاي اقساطي و اليافي داده اند . شال بافان در جستجوي لقمه اي نان روزمره به سيگارفروشي روي آورده اند و فرش بافان به ياد نقش هاي فرح انگيز قالي هايشان ، در ساختمانهاي نيمه ساز به كشيك شبانه و افسوس هاي دردمندانه روزگار مي گذرانند .
امروز ديگر هيچ دختر تالشي براي پسر مورد علاقه اش جوراب ها و الجك هاي هزار نقش نمي بافد چراكه ميداند پسران نيز به تاريخ خود بيگانه شده اند و در اين آوارگي ذهني و اغتشاش هويتي نميدانند كه متعلق به كدام ملت و كدام فرهنگ و كدام مدنيت هستند . .... متاسفانه شناسنامه تالشي ها مرتبا خط ميخورد و تجديد سياهه مي گردد و باز خط ميخورد ....و خط ميخورد ... و امروز ديگر هيچ اسپندي به آذين بسته و بر در هيچ خانه اي آويخته نميشود . چرا كه ديگر تالشي چيزي براي چشم زخم خوردن ندارد !

زهره وفايي – تبريز
Zohre_az@yahoo.com

0 Comments:

Post a Comment

<< Home